ElenaElena، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره
lianaliana، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

♥عروسکهای ما ♥♥ هدیه خدا ♥

تولد یک سالگی لیانا جون

1397/6/24 10:31
نویسنده : من و مامانم
692 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم تولدت

تولد تولد تولدت مبارک

مبارک مبارک تولدت مبارک

بیا یه آرزو کن بعدش شمع هاتو فوت کن

 

زیباترین چشم انداز تندیس نگاه توست

و قشنگترین لحظه لحظه روییدن توست

 

تو هیچی کم نداری

برای همه کس بودن

تولدت مبارک نازنینم

 

برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب بروید...

 

 

تمام دقایق باقی مانده از عمرم بهمراه زیباترین بوسه های عاشقانه هدیه ای برای روز تولد تو

 

تولد یک سالگی لیانا جونم شهرکرد خونه باباجون بودیم

چه بی تابانه میخواهمت

تاج شاهنشاهی اشعار من چشمان شماست

تو و آن صورت زيبا و صداي نازت

بخدا"صبح بخير"از تو شنيدن دارد

دوست داشتم معلم املای شما بودم
“دوستت دارم” را املا بگویم
و هی بپرسم : تا کجا گفتم؟!
شما بگوین :”دوستت دارم”

نیکان عشق خاله هم مهمون عزیز این تولد بود مهربون و خنده رو خاله فداش بشه

جز نقش تو در نظر نیامد ما را
جز کوی تو رهگذر نیامد ما را

من فدای خنده های قشنگت

 تولد یک سالگیت خاله نسیبه و دایی رضا و خاله مهدیه و دایی حامد و باباجون مامان جون بودن . 


واژه ها قد نمیدهند ارتفاع عاشقیم را...


عاشقانه دوست داشتنتان
تنها کار عاقلانه ای ست که از دلم بر می آید
 

دایی حامد عزیز و مهربون که هرچی از مهربونیش بگم کم گفتم شهریور 96 شهرکرد بود و ما به عشق دایی تولد رو شهرکرد گرفتیم 

صبح من مزه ي لبخند تو را كم دارد

لباسای تولد رو هم دایی حامد مهربون براتون سوغات اورد و البته با کلی خوراکی و ...

 گفته بودی که چرا محو تماشای منی 
و چنان محو که یکدم مژه بر هم نزنی

 مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود
 ناز چشم تو بقدر مژه بر هم زدنی…

 

تولد؛ تنها روزی است؛ که مادر با گریه های نوزادش لبخند می زند...

من فداتوووون بشم 

از دواتِ چشمِ تو، خطّاط ،ابرویت کشید

ابروانت بعد از آن سرمشق نستعلیق شد

 

نبض زندگیم
با صدای نفس های شما میزند
قشنگ ترین صدای زندگیم ضربان قلب شماست
ترنم دلنشین لحظه هایم با من بمانین

 

پسندها (2)

نظرات (0)