ElenaElena، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره
lianaliana، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

♥عروسکهای ما ♥♥ هدیه خدا ♥

شکار لحظه های زیبای النا

1393/3/7 12:33
نویسنده : من و مامانم
1,311 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازنینم.

نازنینم شما داری روز به روز بزرگتر میشی و با جهان پیرامونت بیشتر ارتباط برقرار میکنی. برای پدرو مادرها همیشه اولین اقو گفتن نوزاد و خنده و.... جالب بوده. من هم بعضی از این لحظه ها رو ثبت کردم.

برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب بروید....

فدات بشم شما با صدای بلند و ناز میخندی 

 

عزیزم شما ارتباط چشمی خوبی با اطرافیانت برقرار میکنی.

 

النا جون از خودش صداهایی در میاره و خودش رو سرگرم میکنه.

 

فدات بشم خمیازه های با صدای بلندت کلی من رو میخندونه.

 

النا جون غلت زدن بلده و خودش غلت میزنه و تلاش میکنه که دستش رو به سمت اسباب بازیهاش ببره و اگه بعد تلاش کردن نتیجه نگرفت شروع به گریه کردن می کنه.

 

عزیزدل من توی مهمونی های شلوغ و دیدن چهره های جدید کلی گریه میکنه.

 

گل دخترم گاهی اوقات قبل از خواب گریه  و بیقراری می کنه و چشمای نازش رو خیس می کنه.

 

النا خانم هر اسباب بازی که به دستش میدیم توی دهنش میبره.

پسندها (9)

نظرات (7)

خاله نسیبه
7 خرداد 93 12:31
آ قربونت بره خاله.... قشنگ من... شیرین من...تو که نمیدونی ما چقد عاشقتیم عسلم...بازیگوش شدی هزار ماشاالله....
مامان رستا
7 خرداد 93 23:07
النای ناز و دوست داشتنی خیلی خوشحال شدم که بعد از مدتها وبلاگت بروز شد و عکسای جدیدت رو دیدم،من و رستا خیلی دلمون میخواد از نزدیک ببینیمت
مامان عرفان
8 خرداد 93 7:59
عزيزم نازي. تو چقدر دوست داشتني هستي . پسرم منم 38 روزه بدنيا اومده. اونم مثل تو زندگي ما روشيرين كرده. به ما هم سر بزنيد.
خاله مهدیه
12 خرداد 93 14:03
الناجون خاله..ناز شدی شدی مثل عروسک
مامانی(برای دخترم زهرا)
7 تیر 93 11:14
واااای عزیزم ماشاا به تو که اینقد نازی
مامان آنیسا
16 تیر 93 11:21
جیگر این دخملی خوشکل بشم من
ابجی سجا
25 تیر 93 15:31
توچشمات ی دنیاآرامشه چشماتونبندکه آرامشم ازبین بره...